به نام خدا

با توجه به وضعیت توپوگرافی اطراف خروجی تونل ؛در زمان بارندگی ؛ آبهای روان از طرفین دهانه تونل به داخل خط سرازیر شده ؛و باعث شسته شدن محل اتکای تونل و خاکریز طرفین و ایجاد باتلاق در خط گردیده بود .

لذا در ادامه و پیرو اقدامات قبلی انجام شده که در جهت جلوگیری از موارد ذکر شده و همچنین جلوگیری از ریزش دیواره ترانشه ؛ در خروجی پل که شامل.خاکبرداری و حفر کانال در پایین دیواره های ترانشه در طرفین که توسط بیل مکانیکی انجام شد ؛ با بسیج امکانات موجود ؛اقدامات ذیل انجام شد.

1 _ تفکیک بالاست به صورت دستی به طول 200متر توسط دسته کارگری.

.

2 _ زوال برداری و تعریض ترانشه ؛ با استفاده از لودر .

.

.

.

3 _ بارگیری و انتقال خاک های داخل ترانشه ؛ با استفاده از لودر و کمپرسی 

.

.

.

4 _ پر کردن محل شسته شدن ورودی تونل ؛ با استفاده از بتون های کنده شده از ورودی تونل ؛ به منظور متوقف کردن  ریزش ترانشه های مجاور در خروجی تونل.

.

.

.

5 _بالاست ریزی و زیرکوبی توسط ماشین آلات مکانیزه در محلی که تفکیک بالاست شده .

.

.

6 _ جمع آوری تکه ریل های موجود در ایستگاه مرزداران با استفاده از لودر و  تسطیح و پاک سازی محوطه.

.

.

.

7 _ مسدودنمودن و خاکریزی انتهای خط تامین ایستگاه مرزداران سمت رباط شرف.

.

.

.

8 _ لکن با توجه به عبور فیبر نوری متعلق به راه آهن و مخابرات در دو طرف خروجی تونل و لزوم تامین امنیت فیبر های نوری مذکور و با توجه به اینکه فیبرهای مورد نظر تقریبا در سطح زمین عبور داده شده اند ؛ امکان انجام بعضی از عملیات مورد نظر این مدیریت مقدور نشد .

.

.

لکن این امیدواری هست ؛ با توجه به آنچه ذکر شد که با عنایت به امکانات و موقعیت این مکان و نیز وجود فیبر های مورد ذکر ؛ اقوا کننده نیز به نظر میرسد ؛ مشکلات این محل ؛ که در گذشته مسائل عدیده ای را در امر نگهداری خطوط محور سرخس ایجاد مینمود ؛ برطرف شود . ان شاءا...

در پایان از تمام زحمتکشان شرکت خدمات خط در نگهداری خطوط منطقه خراسا ن تشکر و خدمت همه دوستان خسته نباشید عرض مینماییم.

به نام خدا 

.

. 

.

.

عملیات ریل گذاری و نصب سوزن  یکی از خطوط انشعابی ؛ در استگاه باری مشهد به منظور اتصال

ریلی ؛ به سوله جدیدالاحداث  ؛ متعلق به واحد جرثقیل های راه آهن ناحیه خراسان انجام شد . این

عملیات ریلگذاری که شامل نصب دو دستگاه سوزن و ریل گذاری به میزان حدود 400 متر بود

؛ به منظور امکان تردد جرثقیل کایرو ؛ به سوله ای که برای تعمیر و نگهداری این جرثقیل ساخته شده است

اجرا گردید .  

شایان گفتن است اجرای عملیات فوق الذکر شامل جانمایی اولیه و نصب کوپلاژهای به کار رفته و نیز تنظیم

و نصب  دو دستگاه دو راهی ؛  شامل یک دستگاه دو راهی  u 33  به همراه یک دستگاه دو راهی  p50 با

همکاری جمعا 15 نفر شامل تعدادی از همکاران شاغل در حوزه 32 و نیز دو نفر از همکاران شاغل

در واحد امور موتوری و درزین ها و اپراتور های جرثقیل ریلی کا یرو که از طرف اداره کل راه آهن

خراسان در اختیار شرکت خدمات خط و ابنیه فنی جهت اجرای این پروزه قرار گرفته بودند ؛ سه

روز به طول انجامید .

  لکن با توجه به اینکه کوپلاژها و سوزن های  مورد استفاده در این پروژه مستعمل بودند ؛ پس از نصب ؛

عملیات بهسازی ؛  شامل تعویض تراورس و آلات و متعلقات خطوط و سوزن های نصب شده ؛ در حال انجام

است . 

.

.

عملیات مذکور زیر نظر محمد علی عباسی رییس حوزه 32 مشهد انجام شد و نیز در زمان اجرا ؛

مهندس مطهری نژاد ؛ رییس اداره خط شرکت تراورس  در منطقه خراسان ؛ به همراه کارشناس

گروه نظارت خط اداره کل ناحیه خراسان از محل پروژه بازدید و موارد لازم را یاد آوری نمودند .

عملیات ریل گذاری و نصب این دو راهی ها توسط یک دستگاه جرثقیل ریلی 120 تنی "کایرو" انجام شد و

یک دستگاه لودر متعلق به واحد امور موتوری و درزین ها نیز در اجرای این عملیات همکاری نمودند .

اگر چه این پروزه در مقایسه با عملیات مشابه که در گذشته نزدیک ؛ در منطقه خراسان انجام

شده است اندازه های کوچکی دارد لکن سرعت و دقت در اجرای این نوع عملیات موئید توانایی و

تخصص همکاران شاغل در شرکت خدمات خط و ابنیه فنی میباشد که بی تردید چنانچه از بعد

روانی مورد حمایت مسولان قرار داشته باشند ؛ میتوانند بازوی مطمئنی برای اجرای پروژه های

تحت پیمان شرکت تراورس باشند و تردیدی نیست این مهم در نهایت به ارتقای وضعیت شرکت در

ابعاد مختلف خواهد انجامید .

لذا همه پرسنل امیدوارند در آینده ؛ با بهره گیری از توان فنی و تخصصی کارکنان متعهد و متخصص شاغل

در شرکت شرایطی فراهم شود که در قبال کار و ارایه خدمات توسط کارکنان ؛ وضعیت معیشتی ایشان نیز

از حالت فعلی خارج شده و انشاا... بتوانند پاسخگوی نیاز خانواده خود

باشند .انشاا...

در پایان برای تمام زحمتکشان شرکت تراورس سلامتی و سربلندی ؛ همراه با آرامش ؛ آسایش آرزومندم

آقای مهندس داوود رمضانی که مدیریت نگهداری خطوط شرکت تراورس را بر عهده دارد ؛ صبح امروز 11 آبانماه به وسیله هواپیما به مشهد وارد شدند .

این سفر به دلیل بازدید از تاسیسات و خطوط و ابنیه تحت پیمان و برسی مشکلات موجود ؛ در جهت اجرای بهتر مفاد قرارداد شرکت می باشد  .

آقای مهندس رمضانی با توجه به برنامه های پیش بینی شده ؛ تا روز 4شنبه این هفته در منطقه خراسان اقامت خواهند داشت تا با آرامش خاطر و به طور مشروح در جریان مشکلات این منطقه نگهداری که از بزرگترین و البته استراتژیک ترین مناطق نگهداری تحت پیمان شرکت تراورس است قرار گیرند .

البته آنچه واضح است ایشان نسبت به مشکلات جاری تسلط و اطلاع کامل دارند ولی اینکه ایشان اطلاع مبسوطی از شرایط حال حاضر شرکت دارند مانع از آن نیست که کارکنان این منطقه نسبت به ارایه شرح مشکلات اساسی خود نسبت به یکی از مدیران ارشد شرکت کوتاهی نمایند .

آقای رمضانی صبح امروز به فرودگاه شهید هاشمی نژاد مشهد وارد شد و مورد استقبال آقای مهندس ثابتی مدیر نگهداری خطوط منطقه خراسان قرار گرفت .

ایشان سپس به دفتر امور نگهداری خراسان راهنمایی و مورد پذیرایی قرار گرفتند .

برابر برنامه پیش بینی شده ایشان و هیئت همراه در معیت مدیر نگهداری خطوط منطقه خراسان قصد عزیمت به ایستگاه های طولخط را داشتند که با توجه به عدم پرداخت حقوق و مزایای کارکنان و تشدید شرایط حاد موجود ؛؛ به صورت خود جوش و کاملا اتفاقی مورد استقبال همکاران منطقه خراسان قرار گرفتند . 

ایشان در مواجهه با کارکنان شرکت ضمن تشریح بعضی از مشکلات موجود در حال حاضر ؛؛ این شرایط را حاصل اقداماتی دانستند که به زمان زمامداری تیم مدیریت فعلی مربوط نمیشود  و این معضلات را میراث مدیران گذشته خواندند و البته در جملاتی نیز این معضلات را  به نوع واگذاری این شرکت به بخش خصوصی مرتبط نمودند .

همکاران شاغل در منطقه نیز با انعکاس تعداد اندکی از مشکلات موجود شرایط را بسیار طاقت فرسا بر شمردند که در پاسخ به گفته های پرسنل ناراضی ؛ جناب رمضانی فرمودند :با توجه به قرار داد فعلی شرکت جدای از اینکه شرکت سود دهی ندارد ؛ بلکه زیان ده نیز هست و در توضیح این مطلب فرمودند مبالغ صورت وضعیت های مناطق پاسخگوی حقوق کارکنان نیست .

در این هنگام یک نفر از حاضران که از شرایط ؛ بسیار گله مند بود گفت : معلوم است وقتی هریک از مدیران 20 نفر از اقوام و دوستان خود را به کار در شرکت بگمارد ؛ هزینه های شرکت از این هم بالاتر خواهد بود و در جملاتی توضیح داد که تعداد نیروهای دفتری که در مدت اخیر استخدام شده اند ؛ چند برابر گذشته است و این چه دلیلی دارد ؟

این فرد کهنسال که مدعی بود سالیان طولانی را در خدمت راه آهن بوده است از آقای رمضانی پرسید : شما کجا بودید وقتی ما در ایستگاه های طولخط آن همه سختی و مشکلات را تحمل کردیم ؟

 اکثر حاضران در این جمع بر این باور بودند که مدیران شرکت با حقوق و مزایای بالایی که دریافت میکنند هیچوقت شرایط کارگران را درک نخواهند کرد و این مطلب به دفعات از زبان تعدادی از حضار شنیده شد که ؛ شما که چند میلیون تومان حقوق دریافت میکنید چطور میتوانید درد و عذاب زندگی کردن با ماهیانه 700 هزار تومان را درک کنید ؟ و تازه از این مبلغ باید 500 هزار تومان را بابت اجاره منزل هزینه کنیم و مابقی  200 هزار تومان .با این مبلغ چگونه میتوان پاسخگوی کمترین هزینه یک خانواده بود ؟؟؟

درد و رنج ناشی از مشکلات اقتصادی به همراه مشکلات روانی ناشی از عدم امنیت شغلی و دیگر مشکلات موجود به خوبی در یک یک کلمات و چهره حاضران در این جمع نمایان بودو در پاسخ به ابراز این مشکلات مدیر نگهداری نیز قول پیگیری دادند و در ضمن فرمودند در روزهای آتی نشستی با حضور کارکنان ترتیب داده خواهد شد تا دیگر مشکلات موجود در منطقه به اطلاع ایشان برسد . 

من هم به عنوان کوچکترین عضو شرکت تراورس در منطقه خراسان امیدوارم مشکلات پیش روی شرکت که در نهایت گریبانگیر کارکنان زحمتکش این شرکت است هر چه زودتر مرتفع شود ....................انشاا...

چقدر خوبه که آدم بدونه چه مشکلی داره .

چقدر خوبه که وقتی که ناراحت و عصبی هستی ؛ بدونی علت ناراحتی چی هست !

چقدر خوبه که وقتی با یک نفر مواجه میشی ؛ بدونی که باید چه احساسی نسبت به اون داشته باشی !

چقدر خوبه وقتی توی فهرست شماره های ثبت شده داخل گوشی تلفنت ؛ به یک اسم خاص برخورد میکنی ؛ دقیقا بدونی که صاحب این اسم از دوستانت هست ؛ یا از دشمنانت !

تا حالا برای شما پیش اومده که یه وقتی از خواب بیدار بشین و چند لحظه ای مات و مبهوت باشین و حتی متوجه نباشین که الان شب هست یاروز ؟ یادتون نباشه که چه وقت خوابیدین و الان که بیدار شدین چه وقته ؟؟؟ !!!

یا اینکه برای شما پیش اومده که وقتی از خواب بیدار شدین یادتون نیاد که کجا هستین ؟؟؟

چقدر خوبه که انسان در هر موقعیتی بدونه چه وقته و کجا هست !

تا حالا براتون پیش اومده که از یه درد کهنه رنج ببرین ولی در پاسخ به این سوال که دردت چیه ؛ هیچ پاسخ مشخصی نداشته باشین ؟؟؟

یه درد هایی هست که وقتی میاد سراغ آدم ؛ دیگه نمیدونی کجای بدنت درد میکنه !

دیگه نمیدونی این دردی که داره عذابت میده از کجا شروع شده و مقصدش کجاست !

چقدر خوبه که آدم درد خودش رو بشناسه و بدونه که علت این درد چیه !

چقدر خوبه که آدم بدونه اطرافش چی میگذره !

چقدر خوبه که آدم بدونه تصویری که توی ذهن اطرافیانش داره ؛ چه شکلی هست !

و چقدرخوبه که اطرافیانمون توی ذهنشون از ما تصویر یک آدم ابله و نادون رو نداشته باشن ...این بدترین حالت ممکن هست که از یک انسان تصویر یک موجود بی شعور در ذهن اطرافیان نقش بسته باشه .

چرا ؟؟؟؟

چون وقتی یکی از اطرافیان ما ؛ از ما ؛تصویر یک آدم ابله رو توی ذهن خودش ترسیم کرده باشه ؛ این بزرگترین دلیل برای بی شعور بودن اون شخص هست !

چرا ؟؟؟؟

چون هر انسانی برای خودش شخصیتی داره که حتما برای سالم نگه داشتن شخصیت خودش در حد توان تلاش میکنه ! و کسی که مساعی خودش رو برای نابود کردن شخصیت دیگران به کار بگیره ؛ حتما خودش هم وضعیت بهتری از تصویری که در ذهن دارد نخواهد داشت !

با توجه به آنچه گفتیم !

چقدر خوب است که دیگران را احمق و نادان فرض نکنیم  چه اگر این دیگران از معاشرانمان  باشند که موظفیم در جهت صیقل شخصیت ایشان بکوشیم ! نه آنکه باعث بر باد رفتن آبرویشان شویم !!!

 زبان فارسی هم مثل دیگر زبان های رایج ؛ ضرب المثل هایی دارد که اگر در یکایک آنها نیک بنگریم سرشار از زندگی هستند .

در این مثل ها میشود دوستی یافت .... میشود دلایلی محکم برای ایجاد دوستی یافت !

در مثل های فارسی میشود شمایل یک دوست خوب را ترسیم کرد . حتی میشود راه دوستی را بهتر از پیش تسطیح کرد !

توی ضرب المثل ها ؛ همه انسانها ترغیب به بهتر زیستن شده اند . در این مثلها میتوان از وفا و پدر و مادر  و یار و رفیق شنید ؛ تا کوه و کویر و جنگل !

 جالب اینکه در هیچ یک از این ضرب المثل ها هیچگاه ترغیب به دروغ گویی را نخواهیم دید . چه اینکه در آموزه های دینی نیز دروغ ؛ یکی از بنیان بر انداز ترین گناهان بر شمرده شده است !

 تردیدی نیست که حتی اگر به تصورات بیمار عده ای ؛ دروغ مشکل گشای ما شود ؛ لکن این مشکل گشایی بسیار کوتاه است و از لحظه ای که دروغ را در فضای اطراف رها میکنیم ؛؛  آبستن هزاران دروغی میشود که ناچاریم برای مخفی نمودن اولین دروغ ارایه کنیم !

و حتما برای این اندازه تاکید به دروغ نگفتن از سوی امامان و علما و فرزانگان ؛ دلیلی هست که اگر ما این دلیل را  درک نمیکنیم ؛ باید در ذهن بیمارمان در پی دلیل بگردیم . ؛؛؛ نه اینکه نسبت به مضرات دروغ شک کنیم !

و باز در این میان بدترین نوع دروغ آنست که آبروی یک انسان دیگر را تباه کند ؛ که البته اولین آبرویی را که تباه میسازد آبروی شخص دروغ گوینده است .

همانگونه که پیشتر عرض کردم در مثل های فارسی شنیده ایم که

( ( از این ستون به آن ستون فرج است )) یعنی در زمانی که صرف باز و بسته شدن یک اعدامی از یک ستون به ستون دیگر میشود ممکن است فرجی شود و اعدامی نجات یابد ولی حتی در این شرایط هم توصیه به دروغ گفتن نشده است .

اگر چه دروغ نگفتن برای من و خیلی از ما رویای دست نیافتنیست ؛؛؛؛ لکن ؛

چقدر خوب است دست کم برای موارد کوچک و پیش پا افتاده دروغ نگوییم .

شاید سعی ما باعث شود که دروغ برایمان به یک عادت هرلحظه ای تبدیل نشود !!!!!

تمام آنچه را که در ابتدای نوشته به عرض دوستانم رساندم اینک برای من و بسیاری از رفقایم دور از دسترس است ..

اگر چه خوب است که مشکلاتمان را بشناسیم ؛؛؛ لکن  در میان مشکلات ریز و درشت آنهایی را ارج مینهیم و برای حل آنها همت میکنیم که ؛ شاید در واقع ؛ آنچنان هم مهم نباشند و تشخیص این اهمیت ها  نعمتیست از نعمات بیشمار خداوند یکتا ؛؛ که آرزو دارم اندکی از این نوع نعمت  را به فکر بیمار من ارزانی کند ... انشاا...

اگر چه در این زمان همه ما افکاری درهم و آمیخته با تنش داریم ؛ لکن به درستی نمیدانیم از چه چیزی عصبانی هستیم  و این عصبانیت ؛؛  تا کنون مانع آن شده که دنبال علت واقعی شرایط موجود باشیم ..باز هم امیدوارم خدا به همه ما درایتی بیش از پیش عنایت نماید تا دلایل اصلی مشکلاتمان را بشناسیم.... انشاا...

و در نهایت همانطور که ما نمیدانیم صاحب چه تصویری در ذهن مخاطبانمان هستیم ؛؛؛ بهتر آنست که تصویر زیبایی از ایشان در ذهنمان ایجاد کنیم ؛؛ که اگر چه سخت است ولی حتما نتیجه ای نیکو خواهد داشت . که دلیل این اطمینان ؛؛  تاکید آموزه های بسیاری از رافت همسایه ما ؛؛ علی ابن موسی الرضا ( ع) است که هنوز هم بعد از رحمانیت خدا تمام امید این حقیر به مهربانی این بزرگوار است !!! و اگر چه بیشمار بر سر خوان نعمات حضورش بوده ایم ؛ بی شک روزی بیش از حال ؛؛ نصیبمان خواهد بود  . انشاا...

با تمام وجودم امیدوارم تمام کسانی که مخاطبتان بوده و خواهند بود ؛ دوست شما بوده و باشند که اگر شما دوستشان باشید حتما دوستتان خواهند داشت.؛؛؛ مگر از جمع معتقدان به وحدانیت خدا خارج ؛ و مرتد باشند و امید من اینکه اگر دوست شمایند ؛ بمانند و در غیر این شر ایشان ؛ از وجودتان برچیده شود .

به هر شکل ممکن که خدا بخواهد ! انشاا...

 و در پایان امیدوارم هیچوقت درد را در وجودتان احساس نکنید و باز امیدوارم تمام درد دنیا ارزانی کسانی شود که با اتکای به لفظ دروغ از حرمت دیگران چشم پوشی میکنند و با استفاده از آنچه که نباید ؛ آبروی مردمان را فرش راه بی خدایی خویش میکنند  اگر چه  این مسیر تنها به جهنم دنیا ختم میشود و بس !!!! خدا نگهدار !!!!!!!!!!

به اطلاع همکاران شاغل در مناطق نگهداری و دیگر قسمت های شرکت خدمات نگهداری خطوط وابنیه فنی راه آهن میرساند ؛؛

تعدادی از همکاران مناطق مختلف در مورخه 17تیرماه در اعتراض به نحوه واگذاری به بخش خصوصی ومشکلات متعدد کارکنان ضمن مراجعه به نهاد ریاست جمهوری در تهران ؛؛با دریافت دستور کتبی از این نهاد جهت  پیگیری موضوع به وزارت راه وشهرسازی دلالت شدند .

این تعداد از همکاران در مورخه 18 تیرماه در مقابل ساختمان وزارت راه وشهرسازی حاضر شدند وبه جهت عدم حضور وزیر راه وشهرسازی که در کرمان حضور داشتند ؛؛مدیران دیگری از این وزارتخانه را ملاقات نمودند .

از جمله مدیرانی که در این روز با کارکنان شرکت تراورس دیدار نمود مدیر محترم اداره مدیریت عملکرد این وزارتخانه بود که در پاسخ به شکایات همکاران گفت:ما تمام تلاشمان را خواهیم کرد که در روزهای باقی مانده از این دولت مشکل شما را در حد امکان و در صورت وجود راهکار قانونی ؛مرتفع کنیم که البته در این هنگام پرسنل با ابراز نارضایتی از وقت کشی های مدیران وزارت راه  وشهرسازی مدارکی را دال بر شکایت های قبلی که آنها نیز با قول مساعد مدیران مواجه شده بود ولی در نهایت پاسخ روشنی را به همراه نداشته است را به ایشان ارایه نمودند .

در پاسخ به این مدارک که بعضا مربوط به چند سال پیش بود وتا کنون هیچ ترتیب اثری به آنها داده نشده بود این مقام مسئول  مجددا قول به پیگیری موضوع از مبادی ذیربط داد وتاکید نمود: اگرچه نظر نهایی در رابطه با مشکلات شما از وظایف واختیارات من نیست ؛لکن تمام تلاشم را به کار خواهم گرفت تا با ایجاد ارتباط صحیح میان دوایر مسئول در حد امکان سبب ساز رفع مشکلات شما باشم لکن این مقام مسئول در انتها تاکید کرد که تنها قول پیگیری میدهد و نمیتواند هیچگونه قول دیگری  در این ارتباط بدهد .

یکی از افراد حاضر در این جمع ضمن توضیح وضعیت استخدامی خود وبسیاری دیگر از همکاران گفت:وقتی عضویت من رسمی کشوری است چگونه در یک شرکت خصوصی مشغول هستم ؟؟

او افزود با توجه به اینکه این شرکت کاملا خصوصی است هر نوع احتمالی در مورد از بین رفتن این شرکت"محال "نیست . وبا توجه به نوع بیمه بازنشستگی ما که بیمه مدیریت خدمات کشوری میباشد؛؛چنانچه تحت هر شرایطی رابطه استخدامی ما با این شرکت منفصل گردد به هیچ عنوان ادامه پرداخت حق بیمه ؛چه به صورت خویش فرما وچه به خاطر اشتغال مجدد در یک واحد خصوصی دیگر ((با توجه به اینکه امکان استخدام مجدد در دولت وجود ندارد)) میسر نخواهد بود ؛؛ و آن موقع ما تنها شغل خویش را از دست نداده ایم بلکه تمام سابقه بیمه ای ما نیز از بین خواهد رفت واین معظلیست که آرامش خاطر را از تمام کارکنان رسمی گرفته است..او افزود کارکنان مشمول قانون کار نیز با مشکلات متعددی مواجهند و سپس به صورت جزء به جزء چند نمونه را برشمرد

پس از این ملاقات این تعداد از همکاران که از مناطق خراسان ؛؛ آذرباییجان ؛؛ شمال ؛؛ هرمزگان ؛؛ اصفهان و از قسمتهای مستقر در تهران وکرج در این محل حضور یافته بودند ؛به محل سازمان خصوصی سازی مراجعه نمودند.در این محل نیز با حضور یکی از مقامات این سازمان شکایات خود را مطرح کردند .این مقام مسئول در سازمان خصوصی سازی نیز  تاکید نمود در حد توان تلاش خود را در جهت احقاق حقوق از دست رفته کارکنان شرکت خدمات خط وابنیه فنی راه آهن ؛؛به کار خواهد گرفت.

در تمام جلسات مذکور؛؛ کارکنان مطالباتی را مطرح نمودند که اصلی ترین آنها به این شرح است

1بازگشت به ادارات کل راه آهن به خاطر عدم رعایت قوانین ومقررات موجود در آئین نامه های اجرایی اصل 44 قانون اساسی ونیز اینکه هیچکدام از این افراد توسط شرکت واگذار شده به بخش خصوصی استخدام نشده اند وهمگی توسط راه آهن استخدام وپس از چندین سال خدمت در دورافتاده ترین ایستگاه ها وبدون رضایت و یا تسویه حساب ؛ به این شرکت (تراورس)منقل شده اند.

پرداخت مطالبات نقدی ضرر هایی که طی این مدت برای کارکنان این شرکت ایجاد شده است .

در نهایت ما نیز امیدواریم در پس این پیگیری ها که برای همکارانمان مشقات بسیاری را به همراه داشته ودارد ؛؛ این مشکلات به طریقی قانونی مرتفع گردد وبدیهی است با احقاق حق این قشر زحمتکش تمام همکاران وخانواده های ایشان دعاگوی مسببان احقاق حقوق از دست رفته ؛؛خواهند بود .

خداوند خدمتگزاران مردم را در هر مقام ودرجه ای پیروز وموفق بدارد................................................................. انشاا...

تیم ملی والیبال ایران با پیروزی 3 بر یک مقابل ایتالیا شگفتی‌ساز شد.

تیم ملی والیبال ایران در هفته پنجم رقابت‌های لیگ جهانی به مصاف ایتالیا رفت و پس از آنکه توانست در ست نخست بانتیجه 25 بر 23 شب آبی پوشان ایتالیا را خراب کند در ست دوم نیز موفق شد با امتیاز 25بر22 قدرت خود را به حریف دیکته کند.

در ست سوم ایتالیا 25 بر 22 یک ست را از ایران گرفت ولی در نهایت این ایران بود که با پیروزی در ست چهارم با امتیاز 32 بر 30 و در مجموع با امتیاز 3 بر 1 از سد تیم قدرتمند ایتالیا عبور کند. 

ایتالیایی‌ها پیش از این مسابقه با 15 امتیاز در صدر جدول گروهB قرار داشتند. شاگردان "بروتو" اصلا نمی‌خواستند تا در خانه به تیم تازه وارد ایران امتیاز بدهند. در مقابل تیم ملی والیبال ایران در حالی به مصاف حریف خود می‌رفت که تشدید آسیب دیدگی فرهاد قائمی دست ولاسکو را در آرایش ترکیب تیم بسته بود. 

سعید معروف، پاسور و کاپیتان تیم ملی والیبال ایران دو ساعت پیش از آغاز مسابقه ایران و ایتالیا از ناحیه گردن دچار اسپاسم شده بود و با تلاش پزشک تیم سیامک افروزی مصدومیت وی تا 70 درصد بهبود پیدا کرد تا به این بازی برسد.

تیم ملی والیبال ایران با پیراهن سفید برابر آبی پوشان ایتالیا به میدان رفت.

تیم ملی ایران با ترکیب غفور، موسوی، زرینی، داودی، تشکری و علیرضا مباشری و فرهاد ظریف به میدان رفت.

ایتالیا هم بازی را با ترکیب برتا، پارودی، وتوری، ساوانی ، تراویکا ، بیرارلی و روسینی آغاز کرد.

ست نخست: 25 بر23 ایران

تیم ملی والیبال ایران ست نخست این بازی را مقتدرانه آغاز کرد. بازی خوب موسوی آبشارها و دفاع بی نظیر روی تور او کاملا سرعتی‌های ایتالیا را تحت تاثیر قرار داده بود.

ست دوم: 25بر 22 ایران

ملی‌پوشان ایران کاملا جنگنده ظاهر شده بودند. ایتالیایی‌ها در آغاز ست دوم همچنان مقهور توانایی بازیکنان ایران بودند. برتری تا امتیاز 6 از آن ایران بود.

ست سوم: 22 بر25 ایتالیا

ایتالیا در ست سوم چیزی برای از دست دادن نداشت. آن‌ها تا اینجای کار حداقل یک امتیاز از دست داده بودند و نمی‌خواستند در خاک خود مقابل ایران تسلیم شوند. آنها دیگر انتحاری بازی می‌کردند. تراویکا تلاش می‌کرد تا به هر شکل ممکن توپ‌های بلندی را برای مهاجمانش ارسال کند. سرمربی ایتالیا در ست سوم ایوان زایتسو یکی از بهترین‌های خود را به میدان فرستاد. بازیکنان نامدار ایتالیا برای حفظ آبروی خود هم که شده هر چه در توان داشتند نشان دادند تا در ست سوم به برتری 4 امتیازی دست یابند. اما در مقابل بازی خوب غفور اجازه نمی‌داد اختلاف امتیاز‌ها بیشتر شود. ولاسکو در کنار زمین جریان بازی را زیر نظر داشت. زایتسو یکی از بهترین بازیکنان حال حاضر جهان جریان بازی را متحول کرده بود.

ست چهارم: 32 بر30 ایران

ایران در ست چهارم باز هم کار را با تسلط آغاز کرد و خیلی زود سه امتیاز از حریف پیش افتاد. سرویس‌های خوب تشکری و دفاع منسجم روی تور ایران را پیش انداخته بود. موسوی در مصاف با زایتسو اسطوره ایتالیایی کار سختی داشت. تمام ملی پوشان ایران در این بازی فراتر از حد انتظار کار می‌کردند. اما کار در برابر بازیکنان نامدار و با تجربه ایتالیا آسان نبود. آن‌ها در امتیاز پنج سرانجام کار را به تساوی کشاندند. محمد موسوی باز هم امتیاز سرویس گرفت. ایران همچنان از حریف خود پیش بود.

شاگردان ولاسکو نمی‌خواستند کار به ست پنجم بکشد. حریف سر تسلیم شدن نداشت. هر دو تیم پایاپای پیش می‌رفتند. ساوانی همچنان پر انرژی کار می‌کرد.

 هواداران ایرانی تیم ملی کشورمان در تمام طول مسابقه ؛پرانرژی وبا افتخار مشغول تشویق ملی پوشان والیبال کشورمان بودند.

 علی مباشری روی دست دفاع ایتالیا خیلی خوب امتیاز می‌گرفت. موسوی در نبرد تن به تن با زاتیسو موفق تر بود. او ایران را دو امتیاز از حریف پیش انداخت. ولاسکو خوشحال بود. والیبال جهان قدرت جدیدی را می‌شناخت. ایران مقابل دومین تیم پرافتخار تاریخ لیگ جهانی مقتدرانه کار می‌کرد.

وقت استراحت فنی دوم هم به سود ایران تمام شد. تعداد پرچم‌های ایران در سالن بیشتر از ایتالیا بود. بازیکنان ایتالیا با چنگ و دندان در پی پیروزی در این ست بودند. آن‌ها با تکیه بر سرویس‌های پر قدرت پیرارلی عملا سرعتی‌های ایران را از کار می‌انداختند. پیش بینی نتیجه این ست غیر ممکن بود. هر دو تیم خوب کار می‌کردند. ایتالیا در امتیازهای پایانی پیش افتاده بود. موسوی با هنرنمایی خود و کمک گرفتن از پایش اختلاف امتیاز را به عدد یک رساند. امیر غفور پاس بلند معروف را به امتیاز بدل کرد و در امتیاز 23 کار به تساوی رسید. بازی در امتیازهای بالا ادامه داشت. بازی خوب معروف و داودی و غفور اجاه نمی‌داد ایتالیا پیروز شود. در مقابل زایتسو به تنهایی کار را مساوی پیش می‌برد.

ایتالیا حاضر به تسلیم شدن نبود تا اینکه ملی‌پوشان ایران توانستند با امتیاز 32 بر 30 ایتالیا را در خاک خود به زانو درآورند.

به نام خدا

عملیات مونتاژ سوزن با تراورس  بتونی برای اولین

 بار در "نگهداری خطوط منطقه خراسان"

 انجام شد.

با توجه به جدیت موجود

 در جهت ارتقای

بهره وری ونیز ایجاد

زیرساخت های مدرن؛

در راستای افزایش سرعت سیر ؛؛

 که میان مدیران راه آهن وجود دارد ؛ تعدادی دوراهی(سوزن)تراورس بتونی ؛

 جهت نصب وبهره برداری در ایستگاه های راه آهن ناحیه خراسان خریداری وبه مشهد

 حمل شد .

لکن به دلیل اینکه عملیات مونتاژ این نوع سوزن برای اولین بار در ناحیه خراسان انجام

 شد و تا کنون از این نوع سوزن در ایستگاه های این ناحیه استفاده نشده است؛؛تعداد

 سه نفر از کارشناسان شرکت فروشنده این دوراهی ها از تبریز جهت آموزش کارکنان

 نگهداری خطوط منطقه خراسان ونیز نظارت بر مونتاژ اولین دستگاه از این نوع سوزن به

 مشهد اعزام شدند.

شایان گفتن است که سوزن های مذکور از شرکت گسترش صنایع ریلی که از صنایع

 مرتبط با ماشین سازی تبریز است خریداری شده وکارشناسان این شرکت از تبریز به

 مشهد اعزام شدند.

 در این نوع سوزن  به همراه رابط جمعا 61 عدد تراورس بتونی وجود دارد که وزن

 سوزن شامل: تراورس های بکار رفته وریل ها ؛؛تیغه وغیره... جمعا

 به حدود سی تن میرسد وبا توجه به وزن مذکور که نسبت به انواع مشابه با

 تراورسهای چوبی بسیاربیشتر است ؛؛عملیات مونتاژ نیز مستلزم امکانات ویژه ای

 است.

عملیات مونتاژ یک دستگاه سوزن   UIC60  ........190با

 زاویه یک نهم به همراه آموزش عملی کارکنان شرکت

 خدمات خط در منطقه خراسان جمعا شش روز به طول

 انجامید.

واز این پس مونتاژ این نوع سوزن در منطقه خراسان وتوسط پرسنل شرکت خدمات

 خط وابنیه فنی(تراورس)انجام خواهد شد.

مونتاژ سوزن فوق الذکر وآموزش کارکنان در ایستگاه باری

 مشهد وزیر نظر محمدعلی عباسی ؛رئیس حوزه 32 خط

 (مشهد)انجام شد.

با نصب وبه کار گیری این نوع دوراهی ؛؛ امنیت عبور ومرور وسایل ریلی بیش از

 پیش تامین خواهد شد وامکان سیر با سرعت بیشتر نیز بر روی این نوع

 دوراهی فراهم خواهد بود .

برای همکاران خستگی ناپذیر شرکت خدمات خط در منطقه خراسان موفقیت وطول عمر؛همراه با پیروزی های مداوم  آرزومندم........................سعیدی

ملی پوشان ایران با یک نمایش منطقی و به دور از احساس توانستند با نتیجه یک بر صفر حسرتی که چهار سال پیش در کره در دل ایرانی ها ماند، در همین کشور به اشک شوق تبدیل کنند.

ایران در رقابت های مقدماتی با 5 پیروزی، یک تساوی و دو شکست با 16 امتیاز به عنوان تیم نخست گروه خود راهی جام جهانی شد. نکته جالب کسب 9 امتیاز از این شانزده امتیاز در سه بازی آخر بود. جایی که امیدها بسیار کم شده بود.

شاگردان کی روش که در دیدارهای اول چندان مطمئن نشان نداده بودند، در سه بازی اخیر خود کاری کردند کارستان. گرفتن شش امتیاز از کره جنوبی و دبل کردن تیمی که چهار سال پیش ایران را از جام جهانی محروم کرد، لذتی فراتر از پاسخ دادن به کری خوانی های نه چندان دوستانه داشت.

ایران پیش از این در جام جهانی 1978 آرژانتین، 1998 فرانسه و 2006 آلمان شرکت کرده بود و با توجه به روند یکی‌درمیان حضور در جام جهانی این بار نوبت ما بود که در بزرگ ترین رویداد فوتبالی جهان در عرصه ملی شرکت کنیم.

مردان آریایی در جام جهانی نتوانسته اند از گروه خود صعود کنند، ایران تنها یک برد در جام جهانی به دست آورده که مقابل آمریکا در سال 1998 به دست آمده است.

با توجه به برگزاری رقابت های مقدماتی در جام جهانی در سایر قاره ها ایران به عنوان سومین تیم راهی جام جهانی 2014 شد. پیش از این ایران، ژاپن و استرالیا صعود خود به جام جهانی را جشن گرفتند.

دیدار حساس تیم‌های ملی ایران و کره جنوبی در هفته پایانی دور انتخابی جام جهانی 2014 برزیل از ساعت 16:30 به وقت تهران در ورزشگاه مونسوی شهر اولسان آغاز شد.

تیم ملی در این بازی با ترکیب رحمان احمدی، سید جلال حسینی، پژمان منتظری، امیرحسین صادقی، هاشم بیک‌زاده، جواد نکونام، آندرانیک تیموریان، مجتبی جباری، مسعود شجاعی و رضا قوچان‌نژاد وارد میدان شد.

دقیقه 60: پاس عمقی خسرو حیدری برای قوچان نژاد در حالی که در ابتدا در اختیار مدافع کره بود، با اشتباه این بازیکن و تیزهوشی مهاجم ایران به موقعیت تک به تک برای تیم ملی تبدیل شد که قوچان نژاد بار دیگر با موقعیت‌شناسی خود و یک ضربه دقیق و حساب شده ایران را با یک گل پیش انداخت. گل ایران کل نیمکت ایران منفجر کرد. بازیکنان ذخیره به زمین ریختند و شادمانی کردند. چند تن هم پرچم ایران را مقابل هواداران کره ای به رقص در آوردند.-

 دقیقه 4+90: داور چینی با سوت خود پایان بازی و برتری یک بر صفر تیم ملی فوتبال ایران را بر کره جنوبی اعلام کرد.

در بازی همزمان ازبکستان در تاشکند 5 بر یک قطر را از پیش رو برداشت ولی نتوانست به عنوان تیم دوم گروه نخست رقابت های انتخابی همراه تیم ملی ایران به طور مستقیم راهی جام جهانی شود.

 اینجانب نیز به نمایندگی از کارکنان شرکت خدمات خط وابنیه فنی راه آهن منطقه خراسان پیروزی تیم ملی فوتبال کشورمان را به دیگر همکاران وهمچنین عموم هموطنان تبریک میگویم وآرزوی پیروزی های مشابه وغرور آفرین در جام جهانی فوتبال برای بازیکنان توانمند وجوانمرد ایران را دارم .........................................................................انشاا...

یکی از همین روزهای بهاری،

سارا خسروی؛؛ همسر مه آفرید خسروی پای سوالات

خبرنگاران نشست و با حوصله بیش از دو ساعت در خانه

پدری اش در یکی از خیابان‌های خلوت شمال تهران ماجرای

زندگی 18 ساله خود با مه‌آفرید را شرح داد

واقعا شرایطتتان سخت است؟

بله، واقعا سخت است. ما منزل مسکونی از خودمان نداشتیم. در حقیقت مستاجر بودیم و بعد از این اتفاقات در منزلی که متعلق به پدرم است، ساکن شده‌ام.

همسر شما که بسیار پولدار بود، چرا یک واحد مسکونی لوکس خریداری نکرد؟

نمی‌دانم. مه‌آفرید کلا آدمی‌بود که درباره کارهایش زیاد توضیح نمی‌داد.

خب حالا پیشنهاد او برای حل مشکل مالی‌تان چیست؟

مه‌آفرید می‌گوید لوازم خانه را بفروش اما از لوازم خانه ما صورت‌برداری شده است و من اجازه فروش آنها را ندارم. به او می‌گویم هم قبول نمی‌کند. می گوید وقتی گشنه‌ای چکار باید بکنی؟ من بارها گفته‌ام که می‌خواهم کار کنم اما او به شدت مخالف است و می‌گوید نباید کار کنی.

آقای مه‌آفرید در دادگاه گفته که هزینه ماهانه شما 25 میلیون تومان است، با 25 میلیون تومان در ماه چکار می‌کردید؟

من این همه هزینه نداشتم. در واقع من اصلا پولی نداشتم. شیوه ما این طور بود که هر چیزی که می‌خواستم خریداری کنم را می‌خریدم و پولش را از طریق هماهنگ کردن با منشی‌اش برایم می‌فرستاد

.اما انگار خدمتکار فیلیپینی و آشپز مالزیایی در خانه داشتید؟

خدمتکار فیلیپینی بله،6 ماه ما یک غلطی کردیم. اما من هیچ وقت آشپز نداشتم. اصلا آشپزی را به دست کسی نمی‌سپارم

ماجرای خدمتکاران فیلیپینی چه بود؟

من فقط یک خدمتکار داشتم. علتش هم این بود که بچه کوچک داشتم و باید به امور بچه بزرگم هم می‌رسیدم. خب همه می‌گفتند تو که امکاناتش را داری کمک بگیر. من هر پرستار ایرانی را استخدام کردم اذیتم کرد. یا از خانه‌مان دزدی می‌کردند یا وظیفه‌شان را خوب انجام نمی‌دادند. من هم شنیدم شرکتی هست که از فیلیپین پرستار استخدام می‌کند، این کار را کردم و چنین ماجرایی رقم خورد. اتفاقا همان ماه‌های آخر قبل از دستگیری این اتفاق افتاد و وقتی از دادستانی به خانه ما آمدند این خدمتکار را دیده بودند و آن طور توی بوق و کرنا کردند.

با هم سفر می‌رفتید؟

خیلی کم. همین 3-2 سال پیش برایش پاسپورت گرفتم. ما یک بار هنگ کنگ رفتیم. حالا همه می‌روند اما برای ما این همه سر و صدا شد و یک بار هم فرانسه و سوییس رفتیم.توی سفر هم دائما با تلفن صحبت می‌کرد. بیشترین هزینه ما همین پول موبایل بود که برای کارهایش می‌داد. اصلا دائم به کار فکر می‌کرد.

ماجرای سفر هنگ کنگ نبود که سروصدا کرد، جواهراتی که در آن سفر خریدید سروصدا کرد

خب باید در این مورد در تلویزیون صحبت شود؟

حالا اصل مسئله جواهر 6میلیارد تومانی چه بود؟

اتفاقا من هم وقتی شنیدم شک کردم که این جواهر را برای چه کسی خریده اما اصلا این‌طور نبود. بعد هم زیرنویس تلویزیون زدند که جواهر نبوده و بدلی بوده. خودش هم گفت من این را نخریدم.

امابرای شما جواهرات میلیاردی میخریده؟

این‌ها همه مربوط به همین دو سال آخر است. خودم هم تعجب می‌کردم که چطور شوهر من که اصلا اهل خریدن این چیزها برای من نبود، این کارها را می‌کرد.

به چه غذاهایی علاقه‌مند بود؟

بیشتر به غذاهای محلی شمالی اما به دلیل بیماری‌اش نمی‌توانست این نوع غذاها را بخورد. با وجود سن کمش مبتلا به دیابت بود و بیماری قلبی. اغلب شب‌ها چند لقمه نان و پنیر می‌خورد و خودش را سیر می‌کرد. همیشه توی رژیم‌های سخت بود.

عاشق پول هم بود؟

نه. اصلا هدفش پولدار شدن نبود.

فکر می‌کنید پس چرا این‌قدر سخت کار می‌کرد؟

به این خاطر که همسر من آدم تایید طلبی بود. دوست داشت همه او را تایید کنند البته خودش این را قبول نداشت ولی من معتقدم به خاطر تایید گرفتن از دیگران این‌قدر کار می‌کرد.

درباره اهدافش صحبت می‌کرد ؟ مثلا می‌گفت چه آرزویی دارد؟

بله، خیلی موقع‌ها می‌گفت آرزو دارم بروم جنوب شهر توی یک خانه حوض‌دار زندگی کنیم همیشه دنبال ساده زندگی کردن بود. توی خانه هم همین بود. حتی زندگی توی روستا را دوست داشت. هرگز دنبال پول نبود. می‌گفت اگر من رئیس جمهور بودم این کار را می‌کردم.

دوست داشت رئیس جمهور بشود؟

خیلی. اما من با سیاسی شدنش خیلی مبارزه می‌کردم.

اما انگار سیاسی شده بود؟

فکر می‌کنم سیاسی‌اش کردند.

شما هیچ وقت شناسنامه شوهرتان را ندیده بودید که متوجه ازدواج دوم او شوید؟

شناسنامه شوهرم را دیده بودم. فکر می‌کنم این روزها با پول هر کاری می‌شود کرد. اسم را در شناسنامه‌اش ننوشته بودند.

توضیحی نداده که چرا دوباره ازدواج کرد؟

گفتم که؛؛ می گوید اشتباه کردم. فکر کنم از سر دلسوزی. می‌گفت این خانم مریض بوده. گفتم یعنی هر کسی مریض بود تو باید باهاش ازدواج کنی؟

آن خانم در چه شرایطی زندگی می‌کند؟

فکر می‌کنم شرایطش خیلی بهتر از من است. او خانه شخصی به نام خودش دارد در حالی که من این وضعیت را نداشتم. او در همان خانه زندگی می‌کند اما به من گفتند تو باید از این خانه اسباب کشی کنی و دلیلی ندارد که در خانه به این بزرگی زندگی کنی. خب فکر می‌کنم من خیلی مظلومانه برخورد کردم. مثلا همه طلاها، بدلیجات و حتی گوشی تلفن همراهم که فیلم‌های خانوادگی در آن ضبط شده و به من تحویل ندادند. ماشین‌هایی را که به نام من بوده از من گرفتند و یک 206 به من داده‌اند که دائم خراب است. اما آن خانم بهتر از حق خودش دفاع کرد.

اولین بار که اعداد و ارقام پرونده را شنیدید چه حسی بهتان دست داد؟

تعجب کردم و گفتم وای یعنی شوهر من این قدر قدرت دارد؟ البته رقم سه هزار میلیارد تومان غلو بود. موضوع سر 1800 میلیارد تومان بود.

شما که می‌گویید از کارهای همسرتان زیاد خبری ندارید، این رقم 1800 میلیارد تومان را از خودشان شنیده‌اید؟

خیر، من از دفاعیاتش می‌گویم. البته همسر من اصلا یک ریال بدهی نداشت. دائم کار می‌کرد. 30 هزار حقوق‌بگیر داشت و سعی می‌کرد به همه سود برساند.

وقتی آقای خاوری از ایران رفت، شما نگران شدید؟ درباره این موضوع با همسرتان صحبت کردید؟

اگر در این مورد سؤالی هم بپرسم جوابی به من نمی دهد. من کلا در جریان پرونده نیستم و هر چه می دانم از دفاعیاتش است.

بعد از صدور حکم اعدام مه‌آفرید را دیده‌اید؟

بله. دائم می‌گوید شما به فکر خودتان باشید. من مریضم شاید در خیابان هم راه می‌رفتم می‌افتادم و می‌مردم. می‌گوید هر چی خدا بخواهد همان می‌شود.

فکر می‌کنید چرا زندگی‌تان این‌طور شد؟

شاید از چشم باشد والبته وقتی آدمی دلش می‌شکند نفرین می‌کند.

می‌شود مصداق این شعر که

خانمانسوز بود آتش آهی گاهی/ /ناله‌ای می‌شکند پشت سپاهی گاهی

مهم‌ترین آرزویی که در زندگی‌تان دارید چیست؟

آرزو داشتم و دارم که یک زندگی متوسط داشتم. زندگی‌ای که مرد خانه ساعت 5 برگردد و کنار خانواده‌اش باشد. خیلی آرزو داشتم چهارتایی، من و بچه‌ها و مه‌آفرید بریم پارک. این پارک رفتن بدجوری روی دلم مانده.
واقعا حسرت یک زندگی متوسط را دارم. من فکر می‌کنم آرزویم این است که برایم پارک و پیک‌نیک. باور کنید مثل این فیلم‌ها یک بار من و همسرم در ماشین بنز نشسته بودیم کنار هم. من این طرف را نگاه می‌کردم و مه آفرید آن طرف را. دعوا هم کرده بودیم و اعصابم خرد بود. بعد دیدم که یک پیکان کنار ما ایستاد. چند نفر داخلش بودند. بچه ها در ماشین بودند و داشتند بازی می‌کردند. نمی‌دانید من چه حسرتی کشیدم آن موقع. شاید هیچ کس باور نکند اما به نظر من خوشبختی یعنی در کنار هم بودن.

از خودش پرسیده‌اید که آیا از راهی که رفته پشیمان است؟

می‌گوید من در مسیری افتاده بودم که باید تا تهش می‌رفتم. می گوید نمی‌دانم چی شد؟

فکر می‌کنید عاقبت این پرونده چه شود؟

من خودم را برای همه چیز آماده کرده‌ام. ما مشیت خدا را نمی‌دانیم. من معتقدم بدون اینکه خدا بخواهد برگ از درخت نمی‌افتد. انگار اصلا می‌دانستم که چنین حکمی‌می‌دهند. بعضی مواقع فکر می‌کنم شاید اگر بمیرد برایش بهتر باشد. به هر حال باید دید مشیت خدا چیست. خودش هم من و بچه‌ها را آماده کرد.می‌گفت شما باید به فکر خودتان باشید.من خودم را به خدا سپرده‌ام.

واینک کلامی با خانم خسروی همسر آقای پول ونفوذ از طرف کارکنان شرکت تراورس

به شخصه از زبان نماینده این متهم شنیدم که گفت:

ما شما را خریده ایم واصلا به مشکلات شما کاری نداریم.

ودر جایی دیگر گفت :

که من یکی از انگشتان ریاست جمهورام ....که به خواست خدا دروغش بر ملا شد وهمگان دیدند در همین دولت تشت رسواییش بر زمین افتاد وعدم رابطه اش با رایس جمهور عیان شد.

وباز میخواهم با این خانم محترم بگویم وقتی شوهر شما با بهره بردن از پول ونفوذ وارتشاشرایطی را ایجاد کرده که حالا ما مجبور باشیم با حقوق ماهیانه 500هزار تومان امرار معاش کنیم ؛شما چطور نمیتوانید با دومیلیون و پانصد هزار تومان زندگی کنید؟؟

اگر شوهر شما عاشق پول نبود اتفاقات به اینگونه رقم نمیخورد ولی خیلی خوشحالم که شما هم به مصداق شعری که بیان کردید ؛؛پی برده اید. ....که همانا:

«خانمانسوز بود آتش آهی گاهی /

ناله‌ای می‌شکند پشت سپاهی گاهی.»